جمعه خوب

امروز تا یازده خونه بودم بعد وقت ملاقات داشتم کمی کوچولو خرید کردم اومدم خونه غدا خوردم کوچولو  خوابیدم بیدار شدم پسر درددل کرد  در مورد رفتار همکلاسیهاش.  میخواستم برم کلاس شنای  استخر همیشگی جمعه ها ولی درست وقتی باید از خونه خارج میشدم پسر حسابی عاطفی شده بود گریه کرد  نخواستنم درددل قطع بشود  دیگه دیر شد برای کلاس شنا . بعد ا ن پسر  رفت یک باشگاهی با دوستاش بازی کنه منم رفتم استخر و باشگاه  نزدیگ خونه  ده ددقیقه با دوچرخه باید بروم  اون باشگاه سونا ی خشک و بخار و منطقه ولنسی خوبی  داره .  یگ ساعت ورزش شکم و کمر با گروه  پانزده دقیقه  دویدم رو دستگاه .  بیست  دقیقه شنا کردم  بعد سونای بخار  با ماساژ نمک  دوش گرفتم اومدم خونه . هوا عااالی بود . حسابی ریلکس شدم . اومدم خونه یک ظرف بزرگ ماست چرب  خوردم‌. دو تا فیلم دیدم 

Haus of Gucci

Triangle Of sadness 

هر دو را دوست داشتم 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد